در این مطلب از دکتر گرافیک، درباره آشنایی با کارآفرین برتر جن سون هوانگ، مدیر عامل انویدیا و زندگینامه او حرف خواهیم زد.
جن سون هوانگ (Jen-Hsun Huang)، کارآفرین، سرمایهدار و مدیر اجرایی آمریکایی- تایوانیتبار است، که هماکنون بهعنوان مدیرعامل شرکت انویدیا فعالیت میکند. در ادامه به بیان زندگینامه این شخص می پردازیم.
آشنایی با کارآفرین برتر جن سون هوانگ، مدیر عامل انویدیا و زندگینامه او
«جن سون هوانگ» یا بهاختصار «جنسن هوانگ»، پایه گذار و مدیرئامل انویدیا، کارآفرین، سرمایهدار و مدیر آمریکایی تایوانیتبار است که عموماً او را با فعالیتهایش در زمینه هوش مصنوعی و نقش کلیدیاش در ساخت قطعات انویدیا میشناسیم.
Nvidia یکی از مشهورترین پردازندههای گرافیکی جهان است. در واقع چه این پردازنده را بشناسید و چه نه، سازندهی آن یعنی جنسن هوانگ تاثیر بسیار زیادی روی آسان شدن زندگی شما داشته است. جنسن یک تاجر بسیار موفق در حوزه فناوری و تکنولوژی است که انقلاب بزرگی در صنعت فناوری ایجاد کرد. بنابراین شناخت او کمک میکند مسیر موفقیت و رشد شما شفافتر شود و بتوانید از زندگی شخصی و تجاری او درسهای ارزشمند زیادی بگیرید. به همین دلیل هم قرار است در این بخش زندگینامه او را از تولد تا به امروز بررسی کرده و بزرگترین دستاوردهای او را معرفی کنیم.
دوران کودکی و نوجوانی:
Jen-Hsun Huang در 17 فوریه 1963 متولد شد و از همان ابتدا برای او نام مستعار آمریکایی Jensen Huang را در نظر گرفتند. وقتی جنسن هوانگ 9 سال داشت، پدر و مادرش به دلیل شرایط سخت کشورشان مجبور شدند او را همراه با برادر 11 سالهاش به ایالات متحده آمریکا بفرستند.
پسرها به شهر تاکوما در واشنگتن رفتند تا با عمویشان زندگی جدیدی را آغاز کنند. عموی هوانگ که فکر میکرد موسسهی Oneida Baptist مدرسهی شبانهروزی معتبری است، آنها را برای تحصیل به حومهی کنتاکی فرستاد، اما در واقع این مؤسسه یک آکادامی اصلاحات دینی بود.
تقریباً تمام دانشآموزان در آن مؤسسه سیگار میکشیدند. اولین شب در Oneida، هماتاقی 17 سالهی جنسن به او زخم چاقوهایی را که در دعواهای مختلف خورده بود، نشان داد. گویا جنسن تنها دانشآموز این مؤسسه بود که چاقوی جیبی همراه نداشت.
برادر بزرگ جنسن برای کار به مزرعهی تنباکو فرستاده شد و جنسن کوچک مجبور بود سرویس های بهداشتی را بدون دستمزد تمیز کند. او فکر میکرد این کار در آمریکا، سرزمین فرصتها، عادی است؛ پس بهسختی تلاش میکرد و در برابر زورگوییها فقط لبخند میزد. هوانگ در ازای آموزش خواندن به هماتاقی بیسوادش از او پرس سینه یاد گرفت، تا جاییکه هر شب قبل از خواب صد مرتبه شنا میرفت؛ او یاد گرفت قوی شود تا بتواند از خودش دفاع کند.
هوانگ، پسر مهاجر آسیایی کوچک با موهای بلند و لهجهی انگلیسی نامفهوم، در دوران تحصیلش بارها مورد توهین و آزار قرار گرفت. بچهها در مدرسه او را با اصطلاح توهینآمیز و نژادپرستانهی چینک صدا میزدند و بهخاطر جثهی ریزش سعی میکردند با او کتککاری کنند؛ اما جنسن دربرابر این رفتارها هرگز طغیان نکرد و چیزی به دل نگرفت.
هوانگ معتقد است تابآوری و مقاومت را از دوران تحصیل در Oneida یاد گرفته است. درواقع، صفت تابآوری در توصیف جنسن هوانگ زیاد بهکار برده میشود. جنسن میگوید در آن زمان هیچ مشاوری وجود نداشت تا دغدغهها و مشکلاتش را برایش تعریف کند و تنها راه این بود که مقاوم باشد و ادامه دهد.
جنسن تحصیلاتش را در Oneida کامل نکرد، اما در سال 2019 ساختمانی را به این مؤسسه اهدا کرد. او از پل پیادهرو که به مدرسه منتهی میشد به نیکی یاد میکند؛ اما از این که بارها بچهها سعی میکردند او را از این پل پرتاب کنند، چیزی نمیگوید.
پس از چند سال، والدین هوانگ به آمریکا مهاجرت کردند و در اورگان مستقر شدند تا دو برادر دوباره به خانوادهشان بپیوندند. هوانگ در دبیرستان عملکرد درخشانی داشت؛ در کلوپهای ریاضی، کامپیوتر و علوم مدرسه شرکت میکرد و در رشتهی تنیس روی میز رتبهی ملی داشت. او یکی دو سال از دبیرستان را بهصورت جهشی خواند تا در 16 سالگی فارغالتحصیل شود.
دوران جوانی و تحصیل:
هوانگ در دانشگاه ایالتی اورگان مشغول به تحصیل در رشتهی برق شد. شریک آزمایشگاهی او در کلاسهای مقدماتی، دختری به نام لوری میلز، دانشجوی لیسانس جدی و درسخوان با موهای فرفری قهوهای بود. به گفتهی هوانگ، مثلاً از 250 دانشجوی مهندسی برق، شاید فقط سه نفر از آنها دختر بودند؛ ازاینرو عجیب نبود که رقابت برای جلب توجه میلز بالا بگیرد. در آن زمان هوانگ احساس میکرد که در وضعیت نامساعدی قرار گرفته است؛ زیرا کمجثهترین دانشجوی کلاس بود و بهنظر میرسید که فقط دوازده سال دارد.
آخر هفتهها، هوانگ با میلز تماس میگرفت و سعی میکرد او را متقاعد کند پروژههای دانشگاه را با هم انجام دهند. هوانگ در این رابطه با شوخطبعی میگوید: «من سعی کردم نظرش را جلب کنم؛ البته نه با ظاهرم، بلکه با توانایی بالایی که در تکمیل تکالیف داشتم.» پس از شش ماه حل تکالیف، هوانگ شجاعت به خرج داد تا به میلز ابراز علاقه کند؛ کمی بعد، این دو دانشجوی رشتهی برق با هم ازدواج کردند و صاحب دو فرزند شدند. هوانگ در سال 1984 فارغالتحصیل شد؛ همان سالی که اولین کامپیوترهای مک عرضه شدند و عصر جدیدی را در دنیای تکنولوژی آغاز کردند.
شروع فعالیت کاری:
پس از فارغالتحصیلی، هوانگ و میلز بهعنوان طراح ریزتراشه در سیلیکونولی مشغول به کار شدند. هوانگ در شرکتهایی مانند AMD و LSI Logic تجربه کسب کرد. در اولین شغل مهندسی آنها، میلز درآمد بیشتری از او داشت؛ جنسن عاشق این است که در مصاحبههایش به این نکته اشاره کند.
مدت زمان حضور جنسن در AMD کوتاه بود؛ اما پایه و اساس موفقیت آیندهی او در این صنعت را بنا کرد. شاید در آن زمان هوانگ هرگز فکر نمیکرد با تأسیس انویدیا روزی به یکی از سرسختترین رقبای AMD تبدیل خواهد شد؛ حتی از این بعیدتر این احتمال بود که با مدیرعامل آیندهی AMD، لیسا سو، بهطور کاملاً اتفاقی نسبت فامیلی دوری داشته باشد؛ اما هر دوی این احتمالات به حقیقت پیوست.
چند سال پس از ازدواج، میلز کارش را ترک کرد تا دو فرزندشان را بزرگ کند. در آن زمان هوانگ بخش خود را در LSI Logic اداره و شبانه در دانشگاه استنفورد تحصیل میکرد. LSI در آن زمان تولیدکننده نیمههادی بود و محصولاتش برای بهبود ظرفیت ذخیرهسازی و سرعت شبکه در زمینههایی مانند شبکه و دیتاسنتر استفاده میشد. در طول مدتی که هوانگ در LSI مشغول به کار بود، چندین سمت ازجمله مهندسی، بازاریابی و در نهایت سمتهای مدیریت عمومی را برعهده داشت.
کمپانی انویدیا، اوایل تا اوج
یک سال بعد از اینکه هوانگ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی برق گرفت، در سال 1993، شرکت انویدیا را به همراه کریس مالاکوفسکی و کرتیس پریم، دو دوست و دو طراح کهنهکار میکروچیپ، با 40000 دلار تأسیس کرد. اگرچه هوانگ 30 ساله در آن زمان از مالاکوفسکی و پریم جوانتر بود، اما هر دو همکار احساس میکردند که جنسن با سرعت یادگیری بالایی که دارد آماده است تا مدیرعامل شود.
کافهی Denny’s خارج از سنخوزه که همواره در تعطیلات نیز باز بود، به مکانی برای سازماندهی کسبوکار انویدیا تبدیل شد؛ زیرا از نظر جنسن ساکتتر از خانه بود و قهوههای ارزانی داشت. البته شاید تجربهی نوجوانی او از کار در شعبهی دیگری از این رستوران به عنوان ظرفشور و پیشخدمت در تصمیمش بیتأثیر نبود. تجربهی کار در رستوران، وحشت جنسن از برخورد با آدمها را از بین برد و باعث شد تا با دیگران بهتر ارتباط برقرار کند.
زمانیکه انویدیا تأسیس شد، رایانههای شخصی بهتازگی داشتند فراگیر میشدند و صنعت تازه شروع به درک تأثیر و قدرت CPU کرده بود. اما تیم مؤسس انویدیا اعتقاد داشت که CPUها راهحل تمام مشکلات محاسباتی نیستند و آیندهای از محاسبات تسریعشده را متصور بودند. آنها به این نتیجه رسیدند که اگر چشمانداز محاسباتی تسریعشده محقق شود، جهان به سختافزار تخصصی مناسب آن نیاز خواهد داشت.
هوانگ بازیهای ویدیویی را دوست داشت و ایدهی اصلیاش تخصص در طراحی و ساخت تراشههای گرافیکی برای اجرای بهتر گرافیک بازی بود. او فکر میکرد که بازار، پتانسیل تراشههای گرافیکی بهتری را دارد. واحد پردازش گرافیکی (GPU)، اولین محصول پرفروش انویدیا و یک نوآوری باورنکردنی در دنیای گرافیک کامپیوتری بود.
جنسن قرار گرفتن GPU در کنار CPU را به قرار دادن یک متخصص در کنار یک کارشناس عمومی تشبیه میکند. CPU در این مورد مثل آچار فرانسه عمل میکند، اما وقتی پای مشکلات پیچیدهتری به میان میآید که حل آنها برایش دشوار است، GPU به کمکش میآید.
در آن زمان تأمین مالی برای توسعهی GPU به دلیل عجیب بودنشان دشوار بود. انویدیا در دورهای متولد شد که تمام نگاهها و سرمایههای مخاطرهآمیز بر پردازندههای مرکزی متمرکز بود و بدون کاربرد مشخصی در بازار، نیاز گستردهای به هزینههای تحقیق و توسعه داشت. ساخت محصولی که برای اجرای بازیهای ویدیویی سهبعدی مکمل CPU باشد، شکستآفرین بهنظر میرسید؛ اما ادغام پردازندههای گرافیکی و پردازندههای مرکزی در نهایت چشمانداز تکنولوژی مدرن را شکل داد.
انویدیا نیاز شدیدی به سرمایهی خارجی داشت. به لطف ارتباطات در صنعت فناوری، جنسن و بنیانگذاران دیگر انویدیا با دان ولنتاین (Don Valentine) در تماس بودند. ولنتاین، معروفبه پدربزرگ سیلیکون ولی، یکی از تأثیرگذارترین سرمایهگذاران خطرپذیر در این صنعت بود. او سرمایهای را در اختیار هوانگ قرار داد تا ببیند که ایدهاش جواب میدهد یا خیر. حال که تقریباً 20 سال از ریسک ولنتاین گذاشته است، میتوان با اطمینان گفت که ایدهی انویدیا واقعاً برنده بود.
انویدیا در سال 1999 به سهامی عام تبدیل شد. در سال 2007 پاداش هوانگ بهعنوان مدیرعامل به 24.6 میلیون دلار رسید و او را به رتبهی 61 مجلهی فوربز در میان پردرآمدترین مدیران اجرایی ایالات متحده قرار داد. اکنون در شش ماههی دوم سال 2024 درحالیکه انویدیا با توسعهی تراشههای بازی و هوش مصنوعی به ارزش 2 تریلیون دلاری رسیده، دارایی خالص شخصی هوانگ با بیش از 80 میلیارد دلار، او را در رتبهی بیستم در میان ثروتمندترین مردم دنیا قرار داده است.
هوانگ و هوش مصنوعی
کسبوکار انویدیا با رونق هوش مصنوعی که صنعت جهانی فناوری را تحت کنترل خود درآورده، بیش از همیشه رونق گرفته است. اکنون انویدیا بسیاری از تراشههایی را که برای اجرای مدلهای زیربنایی ابزارهای هوش مصنوعی حیاتی هستند، میسازد. این شرکت مقدمات مهمترین پیشرفتهای تاریخ فناوری را فراهم میکند و به این واسطه بیش از همیشه بر سر زبانها افتاده و ثروتمند شده است. صعود تاریخی سهام انویدیا نمونهای عینی از انتخاب درست در شرایط سخت و استفاده از فرصتها است؛ چیزی که مدیر چرمپوش به آن زبانزد است.
تمرکز رهبر انویدیا بیشتر بر موفقیت تجاری است تا ترس از هوش مصنوعی؛ او از پتانسیل آن استقبال و از توسعه و مقررات مسئولانه حمایت میکند. هوانگ معتقد است که ترس پیرامون هوش مصنوعی اغلب ناشی از اطلاعات نادرست است یا بهدلیل منافعی که از ترساندن مردم بهدست میآید.
به پیشبینی هوانگ، هوش مصنوعی آموزش و کار را متحول خواهد کرد و در آینده نیروی کار لزوماً نیازی به توسعهی مهارتهای کدنویسی یا همکاری با توسعهدهندگان نخواهند داشت؛ در عوض قادر خواهند بود بهطور مستقیم از پیشرفتهترین سیستمهای محاسباتی استفاده کنند.
برخلاف نظر مشاهیر فناوری و تفکری که اکنون در جوامع جا افتاده است، هوانگ میگوید بهلطف هوش مصنوعی کودکان دیگر به یادگیری کدنویسی نیازی ندارند و میتوانند بهجای صرف زمان برای آموختن کدنویسی تمرکزشان را روی یادگیری مهارتهای مهمتری مثل زیستشناسی یا کشاورزی معطوف کنند. او میگوید زبان کدنویسی باید مشابه زبان گفتار معیار انسانها باشد و وظیفهی آنها، ایجاد فناوریهای محاسباتی است که نیاز به یادگیری برنامهنویسی را از بین ببرد.
ثروت شخصی
هوانگ بیش از سه دهه است مدیریت انویدیا را برعهده دارد و به همین دلیل مجله والاستریت دوران مدیریت او را در سیلیکونولی تقریباً بیسابقه میداند.
او سال 2007 در مقام مدیرعامل به درآمد 24.6 میلیون دلاری دست پیدا کرد که از دید نشریه فوربس، شصتویکمین مدیرعامل ارشد ایالات متحده رتبهبندی شد؛ این پایان کار نبود و با توسعه هرچه بیشتر انویدیا و تولید قطعات سری RTX، ارزش این شرکت نیز بیشازپیش رشد کرد تا اینکه طی چند روز اخیر، توانستند رقابت سنتی مایکروسافت و اپل را در جایگاه باارزشترین شرکتهای جهان برهم بزنند و با کنارزدن کوپرتینوییها و تگ قیمتی 3.01 تریلیون دلار در جایگاه دوم این لیست قرار بگیرند. در اثر این دستاوردها و تغییرات ارزش انویدیا دارایی خالص جنسن هوانگ طی 5 سال اخیر از 3 میلیارد دلار به 90 میلیارد دلار (3.5 درصد سهام شرکت) افزایش یافته است.
کلام آخر
داستان هوانگ از آغاز فروتنانهاش تا تبدیل شدن به نقش اصلی در صنعت فناوری، الهامبخش و جذاب است. او با عزم، نوآوری و تلاش بیوقفه، مرزهای فناوری را با موفقیت جابهجا و موقعیتش را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین چهرهها در دنیای فناوری تثبیت کرده است. هوانگ با رهبری مبتکرانه و دستاوردهای چشمگیر خود، نه تنها در دنیای GPUها، بلکه در زمینهی هوش مصنوعی و یادگیری عمیق نیز اثری محونشدنی بر جای گذاشته است.